او که یک عرب آمریکایی بود [۲۳][۲۴] فرزند «جوآنی سیمپسون» و پدری سوری[۲۵][۲۶][۲۷] و مسلمان[۲۸] به نام «عبدالفتاح ("جان") جَندَلی»، استاد دانشگاه در زمینهٔ علوم سیاسی، است. او در شهر گرینبِی در ایالت ویسکانسین ایالات متحده بدنیا آمد. بدلیل اینکه پدر و مادر او زوجی ازدواج نکرده بودند و در آن زمان داشتن فرزند برای چنین زوجی از نظر جامعه قابل قبول نبود، استیون پاول برای پذیرفتن به فرزندخواندگی از سوی زوجی دیگر معرفی شد. خیلی زود پس از تولد، زوج دیگری به نام «پاول و کلارا جابز» از اهالی شهر مانتِین ویو در سانتاکلارای کالیفورنیا، او را به فرزندی پذیرفتند. نام کلارا جابز قبل از ازدواج کلارا هاکوپیان بود.[۲۹] این زوج وی را «استیون پاول» نام گذاشتند. پدر و مادر اصلی او بعدها ازدواج کردند و خواهر تنی جابز را به دنیا آوردند. وی مونا سیمپسون نام دارد و رماننویس است. ازدواج پدر و مادر تنی جابز چند سال بعد با طلاق پایان گرفت. تا آخر عمر، جابز از اینکه پاول و کلارا جابز را والدین ناتنیاش بخوانند، بیزار بود و ترجیح میداد که ایشان تنها بهعنوان «والدین» او خوانده شوند.
در سال ۱۹۷۲، جابز از دبیرستان «هومستید» در شهر کوپِرتینو در کالیفرنیا فارغالتحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورِگُن ثبت نام کرد اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد. سالها بعد زمانی که در یک مراسم فارغالتحصیلی در سال ۲۰۰۵ در دانشگاه استنفورد سخنرانی میکرد گفت که حتی پس از انصرافش از ادامهٔ تحصیل در کالج رید باز هم سر کلاسها - از جمله کلاسی دربارهٔ خوشنویسی حاضر میشدهاست. او در مورد این کلاس گفت: «اگر گذر من به این یک کلاس در کالج نمیافتاد، مَک [رایانهٔ مکینتاش] هیچوقت دارای قلمهای رایانهای متفاوت و فاصلههای مناسب نسبی نمیبود».
در زمستان ۱۹۷۴، او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلسات «انجمن رایانهٔ هومبِرو» را آغاز کرد. جابز شغلی به عنوان یک تکنیسین در شرکت آتاری، سازندهٔ رایانه و دستگاه بازی رایانهای که آن روزها محبوب بود، یافت. در طی این دوران، این مسئله برای بعضی افراد علاقمند آشکار شده بود که با ایجاد تغییر اندکی در صدای نوعی سوتسوتک که به عنوان اسباببازی در جعبههای کورنفلکس موجود بود، شخص میتوانست فرکانسی ۲۶۰۰ هرتزی را ایجاد کند. این فرکانس صوتی خاص نوعی پیام صوتی استفادهشده جهت مسائل نظارت بر شبکهٔ تلفن شرکت اِی تی اَند تی (AT&T) بود که با تقلید آن بهوسیلهٔ دمیدن سوت در گوشی تلفن، امکان انجام دادن مکالمات راه دور به شکل رایگان ممکن میشد. در سال ۱۹۷۴ جابز و وزنیاک برای مدت کوتاهی وارد کسب و کار تولید و فروش «جعبهٔ آبی» مبتنی بر این ایده شدند. با استفاده از این جعبه مکالمات راهدور رایگان ممکن میشد.
پس از سفر معنوی استیو به هند، وی با سری تراشیده و با جامهٔ سنتی هندی بر تن، به آمریکا بازگشت. او سرِ کار پیشیناش در آتاری بازگشت اما برای پیشگیری از ایجاد مزاحمت از سوی او برای دیگر کارمندان، تنها پس از ساعت کاری که طراحان دیگر رفته بودند، میتوانست سر کارش بیاید. وظیفهٔ او ساختن یک صفحهٔ مدار الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری - به نام Breakout - بود. بر طبق گفتهٔنولان بوشنل - بنیانگذار آتاری - جایزهای ۱۰۰ دلاری به ازای هر تراشهای که در فرآیند طراحی از دستگاه اصلی حذف میشد، داده میشد. استیو که علاقه و دانش اندکی در طراحی صفحه مدارهای الکترونیکی داشت، با استیو وزنیاک قول و قراری گذاشت که اگر «واز» (Woz - مخفف Wozniak) بتواند صفحهٔ مداری با حداقل تعداد تراشهها طراحی کند، جایزهای که از آتاری دریافت میکنند را بین خودشان تقسیم نمایند. این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسوولین آتاری، وزنیاک توانست که تعداد تراشههای استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد. متاسفانه، وزنیاک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود. با وجود این، جابز به وزنیاک گفت که آتاری تنها ۵۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کردهاست (در صورتی که تمامی ۵۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شده بود) و پیشنهاد کرد که وزنیاک نیمی از آن را برای کاری که انجام داده بود بردارد. سالها بعد، زمانی که استیو وزنیاک مبلغ واقعی جایزه را فهمید، نتوانست بر احساسات خود غلبه کند و گریست. او گفت که میخواستهاست که لطفی در حق یک دوست خوب بکند و اگر جابز از او خواسته بود که آن کار را مجانی هم انجام دهد، فقط بدلیل جالب بودن همکاری با آتاری و بخاطر خود بازی Breakout، حتماً انجامش میداد. اما در حالتی که پیش آمده بود، احساس میکرد که به او خیانت شدهاست. استیو جابز بقیهٔ آن مبلغ را برای آغاز شرکت اپل سرمایهگذاری کرد و آن دو در این شرکت سهیم شدند، اما دوستی آنها هیچگاه به شکل گذشته باز نگشت. البته خود وزنیاک در پاسخ به پرسشی در این باره گفتهاست که این مساله آنقدر قدیمی است که میتوان آن را فراموششده دانست و او نیز مایل است آن را فراموش کند. بعلاوه او گفتهاست که این مساله ممکن است اشتباهی از سوی آتاری بوده باشد که بعدها آن مبلغ را ۵۰۰۰ دلار اعلام کردهاند. [۱]
در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک ۲۶ ساله بودند، شرکت رایانهای اپل را در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند. اولین رایانهٔ شخصیای که جابز و وزنیاک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت. قیمت این رایانه ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود.
در سال ۱۹۷۷، جابز و وزنیاک رایانهٔٔ اپل II را معرفی کردند که این رایانه به موفقیتی عظیم در بازار رایانههای خانگی تبدیل شد و شرکت اپل را به یکی از بازیگران صنعت در حال تولد رایانههای شخصی تبدیل کرد. در دسامبر ۱۹۸۰، شرکت رایانهای اپل به شرکت سهامی عام تبدیل شد و با شاخص ابتدایی عرضهٌ عمومی (IPO) بالایی که کسب نمود، قدرت و نفوذ جابز بیش از پیش افزوده گشت. در همان سال، شرکت اپل، رایانهٔ اپل III را معرفی کرد که این رایانه با موفقیت کمتری در بازار مواجه شد.
همزمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالشطلبیدن جان سِکولِی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تطمیع کرد که بهعنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: «میخواهی که باقی زندگیات را صرف فروختن آب-شکر بگذرانی، یا میخواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟». در همان سال شرکت اپل، رایانهٔ اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود پیشرفته بودن از نظر فناوری از بابت تجاری ناموفق از آب درآمد.
سال ۱۹۸۴ سال معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه اولین رایانهای بود که واسط گرافیکی کاربر داشت و از نظر تجاری به موفقیت دست یافت. تولید و توسعهٔ مک توسط جِف راسکین آغاز شده بود و گروه تولید و توسعه این رایانه در اپل تحت تأثیر فناوریای بودند که توسط آزمایشگاههای زیراکس در پالوآلتو تولید شده بود ولی هنوز به شکل تجاری ارائه نشده بود. موفقیت رایانهٔ مکینتاش شرکت اپل را متقاعد کرد که تولید رایانهٔ اپل II را به نفع خط تولید جدید مکینتاش متوقف کند که این مساله تا به امروز ادامه یافتهاست.
در حالیکه جابز یکی از شخصیتهای پبشبرنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مسئله را نیز مطرح کردهاند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ بودهاست. در سال ۱۹۸۵، پس از یک کشمکش بر سر قدرت در درون این شرکت، هیئت مدیره جابز را از مسئولیتهایش خلع کرد و او نیز از این شرکت استعفا داد. با این تفاسیر باید توجه داشت که جابز بدلیل سهامدار بودن در شرکت رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت باقی ماند.
س از ترک اپل، جابز در سال ۱۹۸۵ با سرمایهٔ ۷ میلیون دلار شرکت رایانهای دیگری را با نام نِکْسْت (به انگلیسی: Next
رایانهٔ نکستکیوب (NeXTCube) پیادهسازی ایدهٔ فلسفی جابز در بارهٔ یک رایانهٔ «بین شخصی» (Interpersonal) بود که به نظر او بهعنوان قدم بعدی پس از رایانههای «شخصی» مطرح میشد.[۳۴]
جابز شرکت نکست را با وسواسِ کمال و عالی بودن به هر بهای ممکن اداره میکرد. این توجه فراوان به جزئیات در نهایت باعث نابودی بخش سختافزار این شرکت شد، اما از سوی دیگر، به دنیا نشان داد که جابز میتواند یک رایانهٔ مکینتاش را طراحی کند که از نمونهٔ اصلیاش (که توسط اپل طراحی و ساخته شده بود) بهتر باشد. [۳۵] جعبهٔ رایانهٔ نکست کیوب از فلز منیزیم بود که با لیزر برش داده میشد، در دید عموم نمونهای از تلاش برای رسیدن به کمال به هر بهایی ذکر میشود. [۳۵]
همانطور که جابز در اپل به آیبیام حمله میکرد، در زمان مدیریت شرکت نکست هم آغاز به سرزنش شرکت سان مایکروسیستمز به عنوان رقیبی بزرگ، نمود. بعدهها، پس از تعطیل شدن بخش سختافزار شرکت نکست، جابز با همکاری سان مایکروسیستمز، محصولی مشترک با نام اٌپن اِستپ را ارائه کردند. [۳۶]
با مدیریت وی بر این شرکت دو رویداد عظیم را برای جهان رایانه رخ داد:
ایدههای مترقی جابز در مورد تکیه کردن به بنیانهای یونیکس در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی جاهطلبی بزرگی بیش نبود و حتی نوعی بازگشت به عقب محسوب میشد. اما این انتخاب در نهایت شالودهٔ محکم و بسطپذیری برای یک سیستمعامل گشت. بعدهها، اپل از این روش استفاده کرد و تحت رهبری جابز تولدی دوباره را تجربه نمود. [۳۹]
فناوریهای تولیدی شرکت نکست نیز به پیشرفت بسیاری از فناوریهای دیگر مانند برنامهنویسی شیگرا، نمایش پُستاسکریپت و دستگاههای نورمغناطیسی کمک نمود. [۳۲] در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ اپل نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید و ۱٫۵ میلیون سهم به سهام اپل اضافه شد. [۴۰]
در سال ۱۹۸۶ جابز و اِدوین کَتمول با همراهی هم استودیوی پویانمایی پیکسار را بنیان نهادند. این شرکت که در زمینهٔ پویانمایی رایانهای فعالیت میکند در کالیفورنیا قرار دارد. این شرکت حول بخش گرافیک رایانهای لوکاس فیلم شکل گرفت. این بخش را جابز به یک سوم قیمت مشخص شده به مبلغ ۱۰ میلیون دلار از جرج لوکاس خریده بود. پیکسار یک دهه بعد با ساخت فیلمهای پیشرویی مانند «داستان اسباببازی» معروف و موفق گردید. از آن زمان به بعد این شرکت فیلمهای پویانمایی دیگری مانند «زندگی یک حشره» (۱۹۹۸)، «داستان اسباب بازی ۲» (۱۹۹۹)، «شرکت هیولاها» (۲۰۰۱)، «در جستجوی نیمو» (۲۰۰۳) و «اُعجوبهها» (۲۰۰۴) را ساختهاست که همهٔ آنها برندهٔ جوایزی بودهاند. سهام جابز در این شرکت در هنگام مرگ در حدود یک میلیارد دلار ارزش داشت. فیلم بعدی ساخته شده در این شرکت خودروها (Cars) نام داشت که در سال ۲۰۰۶ نمایش داده شد.
«در جستجوی نیمو» و «اُعجوبهها» هر یک جایزهٔ بهترین فیلم پویانمایی از آکادمی اُسکار را دریافت کردهاند.
در ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶، شرکت والت دیزنی - پخشکنندهٔ تمام فیلمهای پویانمایی ساخته شده توسط پیکسار، معاملهای را که برای خریدن پیکسار در جریان است، آشکار کرد. خبر این معامله که هنوز در جریان است، پس از تایید هیئت مدیرهٔ شرکت دیزنی اعلام شد. بر طبق مفاد این معامله، دیزنی به قیمت ۷٫۴ میلیارد دلار از سهام دیزنی را تشکیل خواهد داد. جابز، بهعنوان عمدهترین سهامدار پیکسار، پس از این معامله، بزرگترین سهامدار دیزنی خواهد شد که در حدود ۶ درصد از کل سهام این شرکت متعلق به او خواهد بود. همچنین جابز در هیئت مدیرهٔ دیزنی عضویت خواهد یافت.
سهام جابز در دیزنی از سهام مدیر ارشد عملیاتی پیشین این شرکت - آیزنر - که هنوز ۱٫۷ درصد از سهام دیزنی را در دست دارد، بیشتر خواهد بود. مدیرعامل دیزنی - روی ای. دیزنی - (دارای حدود ۱ درصد سهام شرکت)، آیزنر را بدلیل برخی مسائل از این شرکت اخراج نمود و بهنظر میرسد معاملهٔ خرید پیکسار به این مسئله سرعت بخشیدهاست.
هماهنگی این معامله باید با قوانین سازمانهای ناظر بر اجرای قوانین مربوط به ائتلاف شرکتها برای جلوگیری از ایجاد تراست (Anti-trust) که از قوانین تجاری کشور آمریکاست، بررسی گردد، اما پیشبینی میشود که از نظر قوانین مشکلی برای آن نباشد و انتظار میرود که پذیرفته شود.
در سال ۱۹۹۷ (میلادی)، اپل شرکت نکست را به قیمت ۴۰۲ میلیون دلار خرید و جابز به شرکتی که خود تأسیس کرده بود بازگشت. در سال۱۹۹۷ با از بین رفتن اطمینان هیئت مدیره به جیل آملیو مدیر ارشد عملیاتی اپل در آن زمان، جابز مدتی بهعنوان مدیر موقت برگزیده شد. به هنگام بازگشت به اپل و بدست گرفتن مجدد رهبری این شرکت جابز از عنوان «iCEO» که در آن CEO در زبان انگلیسی مخفف «مدیر ارشد عملیاتی» است، را استفاده کرد. در ماه مارس سال ۱۹۹۷ جابز بطور ناگهانی تعدادی از پروژهها مانند اپل نیوتن، سایبر داگ و اُپن داک را لغو کرد. در ماههای بعدی، بسیار از کارمندان دچار این ترس شدند که در صورت برخورد کردن به جابز در آسانسور شرکت «ممکن است وقتی در آسانسور باز میشود بیکار شوند. واقعیت این بود که تعداد افرادی که عذرشان توسط استیو از شرکت خواسته میشد اندک بود، ولی چند نفر قربانی کافیست تا ترس به دل کل اهالی شرکت بیافتد.» ([۲] را ببینید)
با خریدن شرکت نکست توسط اپل، اکثریت فناوریهای آن نیز به محصولات اپل راه یافت و از میان آنها «نکست استپ» از همه قابل توجهتر است که در طول زمان رشد یافته و به مک اواس ده تبدیل شدهاست. اپل تحت رهبری جابز با معرفی رایانهٔ آی مَک فروشاش را به شکل قابل توجهی افزایش داد. از آن زمان، طراحی جذاب و نوآورانه اپل، محصولات این شرکت را محبوب ساختهاست.
در سالهای اخیر، این شرکت با گسترش در حیطههای مختلف مواجه بودهاست. با معرفی دستگاه قابل حمل پخش موسیقی آیپاد، رایانهٔ لوحی آی پد، نرمافزار موسیقی دیجیتال آیتیونز و فروشگاه موسیقی آیتیونز، شرکت اپل تاخت و تازی در زمینهٔ دستگاههای شخصی الکترونیکی و موسیقی بر خط به راه انداختهاست. همراه با قدرت بخشیدن به نوآوری، جابز به کارمندانش گوشزد میکند که «هنرمند واقعی بستهبندی و ارسال میکند» ("Real artists ship") که منظور او از این حرف این است که تحویل محصول کارا در زمان مشخص شده همانقدر مهم است که نوآوری و طراحی محشر اهمیت دارند.
جابز سالها با حقوق یک دلار در سال برای اپل کار میکرد و این باعث شد نام او بهعنوان «کم حقوقترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شود. در سخنرانی افتتاحیهٔ نمایشگاه «مکورلد اکسپو» در سانفرانسیسکو، حذف عنوان «موقت» از عنوان اداری جابز اعلام شد. باوجود اینکه حقوق او در اپل به شکل رسمی همان مقدار یک دلار در سال باقی مانده بود، او تعدادی هدیهٔ پربها از طرف هیئت مدیرهٔ شرکت دریافت کرد. از جمله این هدایا میتوان به یک هواپیمای جت ۹۰ میلیون دلاری و کمتر از ۳۰ میلیون سهام شرکت اشاره کرد که اولی در سال ۱۹۹۰ و دومی در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ به او اعطا شده بود. بنابراین با وجود حقوق یک دلار در سال، از زحمات او در این شرکت بخوبی قدردانی شده بود.
جابز برای تواناییهای خارقالعادهاش در بازاریابی و کسب رضایت مشریان، همزمان تشویق و نقد شدهاست و حتی به این تواناییها، عنوان «حوزهٔ تحریف حقیقت» دادهاند که مخصوصاً در زمان سخنرانیهای افتتاحیه در همایشها و نمایشگاههای مکورلد بارز میشوند. این مساله - حوزهٔ تحریف حقیقت - از جنبهای دیگر به قیمتگذاری غیر رقابتی محصولات اپل (مانند قیمت بالای رایانهٔ G4) و اتخاذ تصمیماتی خارج از نیازهای بازار (مانند حذف رایانههای خانوادهٔ مکینتاش) نیز اشاره دارد. تمام تصمیمات جابز موافقت عام را کسب نکردهاند، بهعنوان مثال تلاشهای اپل برای بازاریابی محصولاتش در دههٔ ۸۰ میلادی با وجود کیفیت عالی فناوری برای خریداران سهام غریبه بود و آنها به خرید سهام شرکت «آی بی ام» روی آورند و سهام اپل با افت قیمت مواجه شد. بعدهها نیز شرکت مایکروسافت با تولید و توسعهٔ واسط گرافیکی کاربر ویژهٔ خود، ویندوز، به سلطهٔ اپل بر این حیطه پایان داد.
در سال ۲۰۰۵ جابز در پاسخ به انتقاداتی پیرامون برنامههای ضعیف شرکت اپل در مورد بازیافت زبالههای الکترونیکی، در گردهمایی سالانهٔ اپل که در آوریل این سال در کاپرتینو برگزار شد، نسبت به این انتقادات مدافعین محیط زیست عکسالعملی تند نشان داد. در این جلسه زمانی که یکی از نمایندگان برنامههای سرمایهگذاری مسئولانهٔ اجتماعی از وی پرسید که به چه دلیل برنامههای شرکت اپل در مورد بازیافت نتوانستهاست به سطح برنامههای شرکتهای دیگر رایانهای چون دل و اچپی برسد، جابز با «چرت و پرت» خواندن گلایههای مدافعین محیطزیست، منتقد مذکور را از میدان بدر کرد. با وجود این، چند هفتهٔ بعد، اپل اعلام کرد که آیپادهای خراب که باید بازیافت شوند را به رایگان از طریق فروشگاههای خردهفروشیاش جمعآوری خواهد کرد. جمعیتی فعال در زمینهٔ بازیافت زبالههای الکترونیکی که با نام «Computer TakeBack Campaign» مشهور است، به این تصمیم شرکت اپل با نصب پرچمی به یک هواپیمای در حال پرواز برفراز محل برگزاری مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان دانشگاه استانفورد - که سخنران افتتاحیهٔ آن جابز بود - عکسالعمل نشان داد. روی پارچهٔ بسته شده به هواپیما نوشته شده بود: «استیو! بازیگر کوچکی نباش. همهٔ زبالههای الکترونیکی را بازیافت کن!» ("Steve - Don't be a mini-player recycle all e-waste").
شرکت اپل روز چهارشنبه، ۲۴ آگوست ۲۰۱۱ ، اعلام کرد که استیو جابز، مدیر عامل این شرکت عظیم از مقام خود کنارهگیری کردهاست و تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، جایگزین آقای جابز شدهاست. به گزارش تلویزیون خبری سیانان، استیو جابز به عنوان رئیس هیئت مدیره این شرکت به فعالیت خود ادامه میدهد. استیو جابز سالها بود که با بیماری سرطان لوزالمعده دست و پنجه نرم میکرد. شرکت اپل اشارهای به بیماری آقای جابز نکرد،
استیو جابز در سن ۵۶ سالگی در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ درگذشت. مرگ او شده توسط اپل در یک اطلاعیه اعلام شد :
ما در حالی که عمیقا غمگین هستیم اعلام می کنیم که استیو جابز امروز درگذشت. استیو انسانی زیرک ، باشور و باانرژی و منبعی از خلاقیت و نوآوریهای بی شمار بود که باعث غنی سازی و بهبود تمام زندگی ما شد. جهان به خاطر وجود استیو و بزرگترین عشقش (همسرش ، Laurene ، و خانواده اش) به مراتب بهتر شد . قلب ما را به آنها و به همه کسانی که توسط هدیه فوق العاده خود را لمس شدند. [۱۴۷ ]
همچنین در اکتبر ۵ ، ۲۰۱۱ ، در وب سایت شرکت اپل،هنگامی که بازدید کننده وارد این سایت میشد با یک صفحه ساده که نام استیو جابز و طول عمر در کنار پرتره او مواجه میشد. با کلیک کردن بر روی تصویر جابز ، صفحه ای با مضمون او و درگذشتش باز میشد.متن این نوشته از این قرار بود: «اپل یک رویا و نبوغ خلاق را از دست دادهاست ، و جهان یک انسان شگفت انگیز را از دست دادهاست.آن دسته از ما که به اندازه کافی خوش شانس بودیم برای شناختن و کار با استیو، یک دوست عزیز و یک معلم الهام بخش را از دست دادهایم. استیو شرکتی را ترک کرد که فقط کسی مثل او میتوانست آن را بسازد ، و روح او برای همیشه پایه و اساس اپل است. » در پایان این نوشته نیز یک آدرس ایمیل برای عموم مردم نوشته شده بود برای به اشتراک گذاشتن خاطرات خود ، تسلیت و افکار . [۱۵۰ ] [۱۵۱ ]
جابز که او برای ۲۰ سال ازدواج کرده بود توسط همسرش ، Laurene ، جان سالم به در برده ، سه فرزند خود را ، رید (متولد ۱۹۹۱) ، ارین (متولد ۱۹۹۵) و حوا (متولد ۱۹۹۸) و فرزند چهارم ، لیزا برنان جابز ، از رابطه قبلی است . [۱۵۲ ]
بیانیه در واکنش به مرگ جابز توسط چندین نفر قابل توجه ، از جمله باراک اوباما ، رئیس جمهور ایالات متحده ، بیل گیتس ، بنیانگذار مایکروسافت ، [ ۱۵۳] و شرکت والت دیزنیها ' باب Iger . سیمی اخبار جمع آوری واکنشهای و آنها را در ادای احترام را در صفحه اصلی خود آزاد شدند. [۱۵۴] اظهارات دیگر تسلیت امثال صادر شد و استیون اسپیلبرگ ، مارک زوکربرگ ، استیو وزنیاک و جورج لوکاس است. [ ۱۵۵] [ ۱۵۶] [ ۱۵۷]
روحش شاد باشه